بازدید: 692 بازدید

قصیده ابن دراج قسطلی؛ ألم تعلمی أن الثواءَ هو الثوى

قصیده‌ی زیبای ابن دراج قسطلی از متون انحطاط و اندلس عرب به همراه ترجمه فارسی آن:

اگر می‌خواهید قصیده ابن دراج قسطلی را به صورت کامل داشته باشید از این قسمت دانلود کنید.

دانلود قصیده های دوره انحطاط و اندلس فقط با ۴۲۰۰۰ تومان

ألم تعلمی أن الثواءَ هو الثوى – و أن بیوت العاجزین قبور؟

یقول: ألم تعلمی أن الاقامه فی مکان هی الموتُ والهلاک و من کان عاجزا یقیم فی مکان ولا یتجول و أن بیوت العاجزین تکون قبوراً لهم. ترجمه آیا نمیدانی که سکنی گزیدن در یک مکان باعث مرگ است و نمیدانی که انسانهای عاجز اگر در جای ،بمانند کوچ نخواهند کرد و نمیدانی که منزلهای عاجزان قبر است؟

تخوفنی طول السفار، وأنه – لتقبیل کف العامری، سفیر

یقول: زوجتی تخوفنی من طول السفر فی حاله أن سفری سفر لتقبیل ید الخلیفه العامری. ترجمه همسرم مرا از طولانی بودن و مخاطرات سفر بر حذر میدارد در حالیکه سفر من، سفریست برای بوسیدن دستان خلیفه عامری.

ذریتی أیه ماء المفاوز، آجنا – إلى حیث ماءُ المَکرُمَاتِ نَمِیرٌ،

یقول: أترکینی حتى أدخل الماء المتغیر لونه فی الصحاری إلى المکان الذی فیه ماء الکرامه والجود عذب. ترجمه بگذار تا بر آبهای تیره و مکدر صحراها وارد شده و از آن نیز به سوی آبشخور جود و کرم راهیاب شوم.

فإن خطیراتِ المَهالِکِ ضُمَّن – لراکبها، أن الجزاءَ خَطیر.

یقول: فإنَّ المهالک العظیمه تضمّنَ أنَّ الجزاءَ لِمَن یرکب هذه المهالک العظیمه. شوند و از آن باکی نداشته باشند. ترجمه مهلکه های بزرگ دانی چه میگویند پیروزی و خیر از آن کسانی است که بر این خطرات بزرگ سوار.

ولمــــا تــــدانَت لِلوَداع، – و قد هَفَا بصبری منها أنهٌ وزفیر

یقول: تدانت و قربت زوجتی للوداع فی حاله أذهب صبری أنینها وبکاءها. ترجمه همسرم برای وداع نزدیک شد در حالیکه گریه و شکوه او شکیبایی ام را ربوده بود.

 

تناشدنی عهد الموده و الهوى – و فی المهدِ مَبْعُومُ النِّداءِ صَغیر

یقول: زوجتى تقسمُنی بزمان الموده والحبّ بینها وبینی فی حاله أن فى المهد طفلاً صغیراً غیر فصیح کلامه
ترجمه همسرم مرا به عهد دوستی و مؤدتی که بین ما بود قسم میداد در حالیکه در گهواره کودکی داشتیم خردسال که هنوز زبان به سخن نگشوده بود.

عی بمرجوع الخطاب، ولفظه، – بتوقع أهواء النفوس، تحبیر،

یقول: إنَّ هذا الطفل عاجز عن الجواب ولکنَّ نفسه خبیره بمحبه النفوس. ترجمه این طفل از شنیدن و جواب دادن عاجز بود ولی جانش از محبت و مودت بین انسانها آگاه.

تبوأ ممنوع القلوب، و مُهدت – له أذرع محفوفه و تحور

یقول: أخذ هذا الطفل مکانًا محکما من القلوب أی من قلب والدیه و أعدت له ذراع ضعیفه و صدر نحیف. ترجمه این طفل جایگاه ویژه ای در قلب پدر و مادرش داشت و او بر بازوانی ضعیف و سینه ای لاغر جای داشت.

تکلُّ مُفَدَّاهِ التَّرائِبِ مُرضع – وکلُّ مُحیَّاهِ المحاسِنِ ظِیر

یقول: کل إمرأه جمیله تفدّى ترائبها بسبب جمالها وکل امراه حسناء تستطیع أن تکون مرضعاً لولدها فهی لا تستطیع أن تمنعنی من السفر أی لا أهتم إلى منعها و لوکانت جمیله. :ترجمه هر زن زیباروی صاحب طفل نمیتواند مرا از ادامه سفر و قصد کوچ باز دارد. چونکه من به ممانعت او چندان اهمیتی نمیدهم هر چند در حسن و زیبایی نام آور باشد.

عصیت شفیع النفس فیه، – وقادنی رواح بتداب الشرى، و بکور

یقول: عصیت زوجتی التی تشفع نفسی فی هذا الطفل وقادنی إعتیادی على السفر وقت الصباح والمساء و منتصف اللیل. ترجمه از همسرم که مرا به خاطر بچه خرد سالمان از سفر باز میداشت سرپیچی کردم و اشتیاق به سفر در صبح و ظهر و شبانگاهان مرا به سوی آن بر می انگیخت.

 

اگر می‌خواهید قصیده ابن دراج قسطلی را به صورت کامل داشته باشید از این قسمت دانلود کنید.

دانلود قصیده های دوره انحطاط و اندلس فقط با ۴۲۰۰۰ تومان

 

مطالعه بیشتر