قصیده کعب بن زهیر؛ بَانَتْ سُعَادُ، فَقَلْبِی الیَوْمَ مَتُبُولُ
قصیدهی زیبای کعب بن زهیر از متون اسلامی عرب به همراه ترجمه فارسی آن:
اگر میخواهید قصیده کعب بن زهیر را به صورت کامل در ۳۰ بیت داشته باشید از این قسمت دانلود کنید. دانلود متون اسلامی فقط با ۳۵۰۰۰ تومان
بَانَتْ سُعَادُ، فَقَلْبِی الیَوْمَ مَتُبُولُ – مُتَّیم إثرها ، لَمْ یُفْدَ، مَکْبُولُ
یقول: فارقت سعادُ فالیوم قلبی یکون متیماً سقیماً هائما مُذللاً بالحب ولم أجِدُ مَن یُغدی هذا القلب الأسیر المقتد.
:ترجمه سُعاد از من جدا شد و قلب من امروز بیمار و رنجور است به دنبال وی دلشده گشته ام و دل در بند او اسیری زنجیریست که برای آزادیش فدیه داده نشده و همچنان دربند می نالد.
و ما سُعَادُ، غَدَاهَ البَیْنِ، إذ رحلوا – إلا أفن فضیضُ الطَّرْفِ ، مکحول
یقول: وکان سعاد صباح یومَ الفراق حین ترحل قومها غزالاً فی صوتها غُنَّهٌ وکان فاتر النظر، منکسر الأجفان و عیناها مکحوله کأمین الغزلان
:ترجمه در آن بامداد کوچ و جدایی سعادچو آهو برهای خوش آواز وسیله چشم و دیده فرو هشته بود.
تجلو عوارض ذی ظلم إذا ابتسمت – کأنه مُنْهَل بالراح مَعْلُولُ
یقول إذا ابتسمت تکشف الأسنانها الضواحکه ذات ماء و برق کأنها مشرب مسقى الخمره مره بعد أخرى. :ترجمه هنگامی که سعاد میخندید خنده اش درخشندگی و برق دندانهایش را آشکار میکرد، دهان شیرین و لب نوشین و دندان سیمین او به چشمهای میماند که به جای آب شراب را در آن ریخته باشند.
شُجِّتْ بِذِی شَبَمٍ مِن مَاء مَحنیّه – صافی بأبطَحَ، أضحى، وهو مشمول
یتبع وصف الماء و یقول الماء التی مزجت بماء منعطف الوادی بارد بالمسیل فی وقت الظهر وقد هَبَّتْ علیها ریح الشمال.
:ترجمه شرایی که با آب سرد و زلال در هم آمیخته باشد، آب سرد چاشتگاه دره ووادی که نسیم خنک شمال برآن وزیده باشد.
تیفی الریاحُ القَذى عنه – وأفرطه من صَرْبِ ساریه، بیض تعالیل.
تقول: تجلو و تدفع الریاح الوسخ و القدئ عنه و أملاته السحائب البیض الطویله الممطره من ماء المطر الذی ینزل باللیل.
:ترجمه بادها خاک و خاشاک بر روی آن را کنار زده و ابرهای سفیدرنگ و بلند از بارانهای شبانه لبریزش کرده است.
أکرم بِهَا خُلهٌ، لو أَنَما صَدَقَتْ – مَوْعُودَها أو لو أن النصْحَ مَقْبُول
یقول: ما اکرم سعاد صاحبه لو أنّها تصدَّقَ وعدها أو أنها تقبل النصح ممّن یهواها. ترجمه چه نیکو معشوقی بود سعاد اگر صادقانه به وعده هایش وفا میفرمود و یا اینکه نصیحت و اندرز
دلباخته اش را می پذیرفت.
لَکِنّها خُلهٌ قد سِیطُ مِنْ دَمِهَا فَجْعٌ – وَوَلعٌ، وإخلافٌ وتَبْدِیلُ
یقول: لکنها هی حبیبه قد خُلِطَ دمها بالمکروه و الکذب وعدم القیام بالوعد و التلوّن. :ترجمه: لیکن او یاری است که تلخی دروغ و حرص دل اندوزی وخلف وعده و رأی عوض کردن با خونش
عجین و سرشته شده است.
فَمَا تَدُوم على حالٍ تَکُونُ بها – کما تلوّن فی أثوابها الغُول
یقول: فما تدوم على حالهٍ تکون فیها وعلى العهد الذی أبرمته کما تلّونُ الغول، یشبه کعب تقلب سعادتی احوالها و مواعیدها بتلون الغول. :ترجمه او بریک حال که دوام داشته باشد نیست بلکه همچو پریان هر لحظه به شکل و لباسی درآید.
وَلا تَمَسَّک بالعهد الذی زَعَمتْ – إلا کما یمسک الماءَ الغَرَابِیلُ
یقول: أنّها لا تفی بوعدها ولا صدق لأقاویلها فی الوصل کما لا یُمسک الغربال الماء هنا تشبیه ضمنی شبه کعب تمسک السعاد بوعدها بتمسک الغربال الماء.
:ترجمه او هیچگاه پایبند عهد و پیمان خود نیست پیمانش چنان آب در غربال ادامه می یابد.
فَلا یَغُرَنکَ مَا مَنتْ، وما وَعَدَتْ – إن الأمانی و الأخلام تضلیل
یقول: فلا یُعْجِبْکَ ما وعدت لأنَّ الأمنیه والأحلام سبب للضلاله. مایه گمراهی است. ترجمه وعده های او و آرزوهایی که در تو می آفریند قریبت ندهد که آرزوهای دور و دراز و خوابهای شیرین.
اگر میخواهید قصیده کعب بن زهیر را به صورت کامل در ۳۰ بیت داشته باشید از این قسمت دانلود کنید. دانلود متون اسلامی فقط با ۳۵۰۰۰ تومان