بازدید: 1407 بازدید

قصیده ابوفراس حمدانی؛ وَهَبْتُ شَبابی و الشبابُ مَضِنَّهٌ

قصیده‌ی زیبای ابوفراس حمدانی از متون انحطاط و اندلس عرب به همراه ترجمه فارسی آن:

اگر می‌خواهید قصیده ابوفراس حمدانی را به صورت کامل داشته باشید از این قسمت دانلود کنید

دانلود قصیده های دوره انحطاط و اندلس فقط با ۴۲۰۰۰ تومان

 

 وَهَبْتُ شَبابی و الشبابُ مَضِنَّهٌ – لأبلج من أبناء عمی أروعا

یقول: إنی قد منحت شبابی و فتوتی لابن عمّی العظیم سیف الدوله و الشباب یبخل علیه لأنه نفیس.

ترجمه من جوانی و روزگار شادی و سلامتی خویش را در راه پسرعموی بزرگ خویش سیف الدوله سپری کردم در حالی که جوانی نفیس و ارزشمند است و قابل حسادت

 

أبیتُ مُعَنَّى مِن مَخَافَهِ عَتبِهِ – وأصبح محزوناً و أمیی مروها

یقول: وإننی من خوف عتابه أبیتُ متعباً مروّعاً خائفاً من عتابه و أقضى النّهار حزیناً مهموماً. ترجمه و من از ترس عتاب او شب را با ترس و خوف به روز می آورم و روزها نیز محزون و غمزده هستم.

 

فلما مضى عَصْرُ الشَّبیبه کله – وارقنی شرخُ الشَّبابِ فَوَدَّعا

یقول: ولمّا وَدَّعْتُ الشّباب وحل المشیبُ ..مفارقى… :ترجمه زمانی که ایام جوانی به طور کلی سپر شد و سرمستی جوانی مرا وداع گفت…

 

تَطَلبتُ بَیْنَ الهجرِ والعُتب تُرْجَهُ – فَحَاولتُ أمراً لایرام مُمَنعا

یقول: وَتَعْتُ صریع هجر سیف الدوله وعتابه وکم حاولت أن أترضاه وأن أخلص من الهجر و العتاب. :ترجمه کشته هجر سیف الدوله و عتاب وی شدم وچه بسیار کوشیدم که دل وی را به دست آورم تا از هجر و عتاب او رهایی یابم.

 

وصرتُ إذا ما رُمْتُ فی الحینِ – لِذَّه تَتَبَّعْتُها بَیْنَ الهموم تَتَبُّعًا

یقول: وصرتُ إذا ما قصدت بعض الأوقات لذهً فَتَشَتُها بین الهموم والأحزانِ. ترجمه به گونه ای شده ام که اگر بعضی وقتها لذتی را بطلبم در بین غمها وحزنها به دنبال آن میگردم.

 

وها أنا قد حَلَّ المشیبُ مَفارقی – وتَوَّجنی بالشیب تاجاً مُرَصَّعا

یقول: ألا أنا قد نزل المشیب مفرق رأسی و جَعَلَ الشَّیبُ علیه تاجاً مرضعاً من الوقائع. ترجمه پیری بر تارک سرم نشسته است و بر سرم تاجی مزین شده به حوادث زمانه را نهاده است.

 

فلو أنّنی مُکِّنْتُ مما أریده من العیش – یوماً لَمْ أحد فی موضعا

یقول: وإن تحقق أملی یخیل إلی أننی لن اشعر بحلاوه أملی إن تَحَقَّق و أین أجد اللذه وسط زحام الهموم والأحزان التی تحیط بحیاتی من کل جانب. ترجمه و اگر به کام خویش نیز برسم گمان نمیبرم که در آن حلاوتی باشد و چگونه به لذتی می رسم در حالی که خیل غمها و حزنها از هر جهت مرا احاطه کرده اند.

 

أما لیله تمضی ولا بعضُ لیله أَسرُّ بها – هذا الفؤادَ المُفجعا

یقول: ألم یعد لهذا الفؤاد الحزین نصیب فی اللذه و السعاده لیله او بعض لیله. :ترجمه دیگر برای این قلب خران زده نصیبی از خوشی و عشرت طلبی در روزی از روزها و یا شبی از شبها وجود نخواهد داشت.

 

اگر می‌خواهید قصیده ابوفراس حمدانی را به صورت کامل داشته باشید از این قسمت دانلود کنید

دانلود قصیده های دوره انحطاط و اندلس فقط با ۴۲۰۰۰ تومان

مطالعه بیشتر